داستان
داستان

کاش میدونستی جهانم بی توالف نداره
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید من پوریا17سالمه واین وبلاگم موضوع خا30 نداره هرچی باشه میذارم واگروبلاگ خواستیدپیام بگذارید
آرشيو
مرداد 1392
تير 1392
نويسندگان
پوریا
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 18566
تعداد مطالب : 46
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

رمان تک عشق15  <-PostCategory-> 

نگاهي به ارمان کردم بيخيال کنارم نشسته بود و با گوشيش بازي ميکرد

_ارمان من خوابم مياد

_سرتو بزار روشنم بخواب

سرمو گذاشتم رو شونش و چشمامو بستم

تازه داشت چشمام گرم ميشد که گوشيش زنگشد اَه...

_بله داداش؟...نه...اره ازمايشگاهيم...نه بابا...اوکي...ميخواي چيکار کني؟....بگم بهش؟....باشه...خب...باشه ديگه....قربونت باي

_کي بود؟

_بيدار شدي؟

_کي بود؟

_کيارش

_چي ميگفت؟

_ميگفت کجايي و اين چيزا

_چيو ميگفتي بگم بهش که گفت نه؟

_اگه گفته بود اره بهت ميگفتم اما بهم اعتماد کرده که نگم پس نميگم

_منم قهرم

_پاشو صدامون زدن

رفتيم تو هر کدوم تو يه اتاق يعني چي ميخواسته بگه که کيارش نزاشته؟؟

بيخي با

از ازمايشگاه اومديم بيرون رفتيم تو پارک شير کاکائو و کيک خورديم 

_امشب خونه ما دعوتين ميرسونمت خونه شب اماده باش 

_باشه

رسوندم خونه و رفت

اين يه چيزش بودا همش تو فکر بود

بيخي برم اماده شم که خونشون دعوتيم

با شوق و ذوق کت و دامن ياسيمو انتخاب کردم و پوشيدم خط چشم ماهرانه اي زدم و پالتومو هم انداختم روم

قرار بود من با ارمان بيام بابااينا هم انگار خونه را بلد بودند خودشون بيان

_سلام

_به به خانم خوشکل خودم

_بريم؟

_بپر بالا تا بريم

حرکت کرد 

_مگه نگفته بودي خونتون زعفرانيه هست؟پرا اين وري ميري؟

_ميخوام يکم با زنم خلوت کنم

_خب خلوت کن به من چه

_اخه خانمم تويي 

_اها

_مرض

_از احساسات کن

_نموخوام

_خب نخوا

رفتيم يه جايي که تا حالا نرفته بودم خارج شهر بود از دري وارد شديم شبيه پارک يا جنگل بود رفتيم داخل با ديدن کلبه درختي جلوم که خيلي خوشکل بعد جنگل و ميان اب بود هنگ کردم چه ناز بود فقط يه راه داشت که يه چيزي مثل تخته چوبي بود که بايد از روي اون رد مي شديم البته خيلي محکم بود رد شديم 

به کلبه رسيديم درش که باز شد تعجبم بيشتر شد چه پيشرفته هم بود

همه چيز داشت همه چيز باور کن اينترنت و دوربين مخفي هم داشته باشه

_اينجا ويلاي منه

_خيلي نانازه

_من يا کلبم؟

_هر دو

_من بيشترم

_اعتماد به سقفت تو حلقم

_اره ديگه پس چي؟

_هيچي

دستشو دور کمرم حلقه کرد و بوسه اي روي لبام گذاشت 

_دوست دارم تنهام نزار

_ما بيشتر عمرا

خنديد و جعبه اي بهم داد

بازش کردم يه گردنبند خيلي خوشکل به شکل قلب

_درشو باز کن

_نميخواي بگي مثل رمانا درش باز ميشه

_اتفاقا همينجوريه

قلبو فشاري داد و درش باز شد توش دو تا عکس بود از من و خودش 

رفتم بغلشو بوسش کردم

_خيلي خوبي ارمان

_نه به اندازه تو

رفتيم خونشون يه ويلاي خيلي بزرگ و ناز

مامان و باباشم که خوش برخورد و منو دختر خودشون ميدونستن

واقعا از کيارش و گروه و کيانا سپاس گزار بودم که يه همچين زندگي و عشي برام درست کردن 

نيکي جون_خب شما که نبوديد ما ها حرفامونو زديم ايشالله هفته ديگه نامزديتونو بگيريد تا هر وقت خواستين عروسي رو هم راه بندازيم

_چه زود

_هرچي زود تر بهتر

بابا_انگار اتيشت خيلي تنده اقا ارمان

_اره خيلي

همه با اين حرفش خنديند

بالاخره غذا رو خورديم هر چي ارمان اصرار کرد خودش منو برسونه قبول نکردم منو برد تو اتاقش

_حالا که نميزاري خودم برسونمت مشکلي نيست رسيدي اس بده

لباشو روي لبام گذاشت و بوسه اي طولاني روي لبام گذاشت

احساس کردم خيلي داغم

لباشو از روي لبام بر داشت پالتومو پوشيدم خواست جلوي اينه شالمو بپوشم که صورت گل گلي و قرمزمو ديدم واي اين جوري که برمبيرون همه ميفهمن

هر چند با اين دير رفتنم همه فهميدن

بيخيال شالموپوشيدم و پايين رفتم از همه خدا حافظي کردم با ارمانم دست دادم که همينم به گل گون شدن صورتم اضافه کرد و رفتيم خونه

 

گوشيم زنگيد

_بله

_و بلا

_خوب حرفاي خودمو به خودم تحويل ميديا

_مرض به تو هم ميگن دوست؟؟برو بمير

_چرا گياه؟

_گياه و درد به من بگو کيا يا کيانا

_چته حالا عصاب مصاب نداريا

_اره اعصاب مصاب نزاشته برام هي بايد

_صبح قرص مُرص خورد

_يهو ديدي تهي خل مُل شد

_قل قل قل 

_جوش مياد

_ ا بسه ديگه من بايد خبر عروسي صميمي ترين دوستمو از کيارش بشنوم؟؟؟از تو نشنوم؟؟خيلي خيلي بدي

_اها پس بگو چته...وقت نشد بگم ديشب تا رسيدم خونه شد جيش بوس لالا صبحم که الان تو بيدارم کردي

_چتو ارمان تونست به اميد بگه؟

_خو ارمان خره خواب نداره

_ارمان ببين زنت چيا که پشتت نمي گه

_مگه اونجاست؟

_اره

_کجايين؟

_ويلا

_اونجا چيکار؟

_کيارش گفته خونه نرم

_چرا؟

_نميدونم نَم پس نميده

_جالبه

_اره و مشکوک

_خدا به خير کنه

_ايشاالله

_دلت پره ها

_اره خيلي کيارش مثله قديم نيس بيخي فعلا ابجي...خواستي بيا هرچند بعيده خريد مريد کمک خواستي هستم

_تو لباس خودتو بخري نوبره

_نميخرم راحت سفارش ميدم باباييم از پاريس بخره

_هه...پس بگو

_اره ديگه

_واي تو يه هفته چي بخرم؟

_اين خونه اي که من ديدم جهيزيه نميخواد همه چيز داره 

_اين جوري که نميشه 

_خب ميخواي وسايل خونه رو بريزي دور؟

_نه اما

_اها الان که فقط عقد کنونه نزديک عيدم براش خونه تکوني کن تمام وسايلش بفروش براي عروسي وسايل خودتو بزار

_فکر خوبيه

_لباس عقدت سفارش بدم بابام بخره؟

_نه زحمت ميشه

_چه زحمتي مال منو ميخواد بخره مال تو هم ميخره باهاش تازه خودش که نميره يا مامانم يا علي يا فقط ميزنگه سفارش ميده خودشون براش ميارن تازه اينم ميشه کادوي من

_يعني پول نميگيري؟

_از خواهر خودم؟؟؟؟

_خيلي گلي

_ميدونم..دو ساعت پيش ميخواستم قطع کنما مگه ميزاري

_با با ي

_خافظي

 

يه هفته خيلي سريع گذشت و همه چيز اماده شد فقط لباس مونده بود که کيانا مي اورد ارايشگاه 

_سلام ترنم بريم؟

_بريم

دست ارمانو گرفتم و رفتيم سوار ماشين شديم تا بريم ارايشگاه

از زبون کيانا

از خواب بيدار شدم مثل اين چند روز اخير امروزم کيارش زود از خواب بيدار شده بود و رفته بود نمي دونم چش شده که شبا دير موقع مياد و صبح ها هم زود ميره 

بيخيال بابا بهتره برم لباسي که بابام ديشب برام فرستادو بدم ترنم خودمم بايد برم ارايشگاه ناسلامتي عقد بهترين دوستمه

لباس پوشيدم و لباسا رو برداشتم و سوار ماشين شدم و رفتم ارايشگاه

واي چه شلوغه

_سلام نيلو جون

_به سلام کيانا

_عروس ما کجاست؟

_بالا

_اوکي

_کجا؟

_ميرم بالا ديگه

_نه نميشه ببينيش

_ اِ نيلو جون اذيت نکن ديگه

_اذيت نميکنم نميزارم ببينيش

_باشه خب اين لباسا رو بهش بدين خودمم بايد ارايش کنين

_باشه همين جا بشين خودم ميام سر وقتت

_مرسي

اره ديگه پول که باشه اسايشم هست و گرنه منو ميداد دست شاگرد ماگرداش

زنگيدم طرلان

_پس تو کجايي؟

_خونه

_مگه نمياي ارايشگاه 

_چرا دارم راه مي افتم

_بدو حوصلم سر رفت

_باشه اومدم

بالاخره کار نيلو جون تموم شد نگاهي تو اينه به خودم کردم ايول ايول خوشکلما چه کرده

لباسم دوکلته عسلي بود که هم رنگ چشمام بود و به دليل تنگيش کمر خوشکلمو خوب نشون داده بود جلوش تا بالاي زانو هام بود و پشتش بند بود و روي زمينم کشيده ميشد سايه عسلي هم که برام کشيده بود زيباييمو چند برابر کرده بود مو هاي طلاييم با مهارت درست کرده بود و تيپم با صندل عسليم تکميل تکميل شده بود

_نيلو جون بريم خواهرم ببينيم؟

_بريد

واي تري چه خوشمله خصوصا با اين لباس عروسه خيلي ناز و خوشکل شده

_ترنم خدا صبر به ارمان بده

_مرض

_خو دارم ازت تعريف ميکنم يعني ميتونه تا عروسي صبر کنه؟

_همين جوري که تو و کيارش صبر کردين ما هم صبر ميکنيم

_کي گفته ما صبر کرديم؟

_يعني صبر نکردين؟

واي خدا عجب سوتي دادم

_به تو چه من بايد برم باي

_پس اقا کار خودشو کرده 

_باي

_هه هه خاک ت. سر بي صبرتون

_شما رو هم ميبينيم

_مي بينيم

طرلان_هه عجب سوتي دادي کيا

_بيخيال پيش به سوي خونه ترنم اينا

طرلان_اره بريم تا نگفتي بچه هم ازش داريم

واي اگه واقعا داشته باشم چي؟؟نه بابا بچه کجا بود

ارمان اومد منو طرلان هم سوار ماشينم شديم و رفتيم


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1392برچسب:,ساعت 9:2 توسط پوریا |
مطالب پيشين
» فیلم مبتذل موبایلی از یک دختر که پسری را تکان داد +
» جزای عشق/قسمت اخر
» جزای عشق10
» جزای عشق9
» جزای عشق8
» جزای عشق7
» رمان تک عشق/قسمت اخر
» رمان تک عشق20
» رمان تک عشق19
» رمان تک عشق18
» رمان تک عشق17
» رمان تک عشق16
» رمان تک عشق15
» رمان تک عشق14
» رمان تک عشق13
» رمان تک عشق12
» رمان تک عشق11
» رمان تک عشق10
» رمان تک عشق9
» رمان تک عشق8





پيوندها


جی پی اس موتور جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اس ام اس داستان و آدرس eyyjounam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

ساختن وبلاگ
شماره پیمان کارها
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com